در تولید روغن زرد حیوانی ته ظرفی که برای این منظور استفاده میشود در اثر حرارت بیشتر چیزی شبیه ته دیگ
که از خود روغن زرد حیوانی تیره تر است به وجود می آید و
پس از تخلیه روغن زرد حیوانی مقداری شیره یا شکر به این ته دیگ اضافه می کنند که به آن بُتِلَ یا بُتِله می گویند
این واژه را «بِرچ» نیز میگویند که کاربرد بیشتری نیز دارد. این واژه میبایست با واژه «بِر» که به چَمای (معنای) روشن/روشن کردن است همریشه باشد. در زبان پهلوی که نیای زبان لری شناخته میشود، بسیاری از واژگان با وات (حرف) «ک» در پایان خود میآمده اند همچون نامک، سْتارک،…. این واژه احتمالاً از این ساخت و ریشه به جا مانده باشد.
این واژه امروزه به گونه «تَشَ بِرکْ» که همان «تَشَ بِرچْ» است به زبان آورده میشود و کم کاربرد است. گویا واژه «برق» در عربی نیز از ریشه زبان های ایرانی و احتمالاً پهلوی به وام گرفته شده و دگرش آوایی یافته است.
در لری کوه را «کُه یا کُـ» میگویند. این واژه میبایست از کُه + َ ک (پسوند کوچکی) ساخته شده باشد؛ به کوه کوچک بر بلندای کوه (همان قله عربی) ، کُهَک میگفته اند که بعدها به «کُکْ» دگرش آوایی یافته است.
متأسفانه این واژه امروزه چندان به زبان آورده نمیشود. از آنجا که در بلندشت های (فلات) زاگرس، بیشه هایی با درختان انبوه کم وجود دارد، خود این واژه نیز کم کاربرد است. با پسوند جاینام (اسم المکان) «گه» نیز گفته میشود؛ لِرگَه/لِرگَـ = جای پردرخت
: جای پردرخت کوهستان / جای پردرخت / بیشه با درختان انبوه