فارسی:
.۱سطل فلزی.۲٫واحد شمارش برای تقسیمات بزر به هنگام کاشت.
لری:
پوت
توضیحات:
این واژه در زمان اسقرار آمریکا در لرستان به زبان لری داخل شده.put به معنای قرار دادن و گذاشتن در زبان بریتانیا می باشد.در گذشته هنگامی که سرکارگرهای ا؍诜炟ᤨ؍櫀梸က梷࡚☤棵꾷棴
فارسی:
.۱سطل فلزی.۲٫واحد شمارش برای تقسیمات بزر به هنگام کاشت.
لری:
پوت
توضیحات:
این واژه در زمان اسقرار آمریکا در لرستان به زبان لری داخل شده.put به معنای قرار دادن و گذاشتن در زبان بریتانیا می باشد.در گذشته هنگامی که سرکارگرهای ا؍诜炟ᤨ؍櫀梸က梷࡚☤棵꾷棴