این واژه با مصدر “چوکنیئن” (Chokniyen) یا “چوکنن” (Chokanen) به معنی فرو کردن یا نشاندن و صفت مفعولی “چوکسه” (Chokesah) یا “چوکنیه” (Chokniyah) به معنی فرو کرده شده یا نشانده شده هم خانواده است. همچنین به کنایه از گیر افتادن در یک جا بدون توانایی جابجا شدن بکار می رود. مثال : ” چی خر د گل چوکسن ” ( مثل خر در گل گیر کردن ).
- : فرو کرده شدن، نشانده شدن، گیر افتادن
- : Chokesen
- : محمد ساکی
- : دورود